معرفی فیلم و سریال: دوشیزه اسکارلت و دوک – Miss Scarlet and The Duke

آرام روانشاد – ایران

دوشیزه اسکارلت و دوک، یک مجموعهٔ تلویزیونی جنایی در ژانر درام در فضای قرن نوزدهم و دورهٔ ویکتوریایی در انگلستان است. این مجموعه را راشل نیو ساخته و کیت فیلیپس و استوارت مارتین در نقش یک جفت کارآگاه خصوصی در آن ایفای نقش می‌کنند.

الایزا اسکارلت، دختر یکی از کارآگاهان برجستهٔ پلیس انگلستان که در لندن زندگی می‌کند، هنگام فوت پدرش بی‌پول می‌ماند. در آن شرایط ازدواج تنها گزینهٔ امن برای خروج از این بحران مالی است، اما الایزا نمی‌خواهد برای گذران زندگی‌اش تن به ازدواج دهد. او از بچگی توسط پدرش آموزش دیده است و به‌شدت علاقه‌مند است تا شغل پدرش را دنبال کند تا آژانس کارآگاهی پدرش هم فعال باقی بماند. اما برای فعالیت در آن فضای مردسالارانه در زمینهٔ حل جنایت که زن را به‌عنوان کارآگاه نمی‌پذیرند، دچار مشکل می‌شود. الایزا باهوش است و می‌داند که برای ادامه‌دادن شغل پدرش به همراهی یک مرد نیاز دارد. او با بازرسی خشن با نام کارآگاه ویلیام ولینگتون، معروف به دوک، که از دوستان خانوادگی‌شان است و الایزا از کودکی با او بزرگ شده، همکاری می‌کند. دوک ابتدا الایزا را پس می‌زند، اما وقتی نبوغ او را در حل جنایت‌ها می‌بیند، کم‌کم نرم می‌شود و این دو در کنار هم معماهای بسیاری را حل می‌کنند.

دوشیزه اسکارلت و دوک یک درام جنایی و جذاب است که جامعهٔ لندن در سال ۱۸۵۰ را نشان می‌دهد، در زمانی که جک ریپر(قاتل زنجیره‌ای معروف) در همین جامعه به‌وجود آمد؛ قاتل زن‌های روسپی که هرگز شناسایی نشد و در دوره‌ای سه‌ماهه در سال ۱۸۸۸ حداقل پنج زن را به قتل رسانید. قربانی‌های این قاتل زنان فاحشه بودند، بیشتر آن‌ها گلو و بدنشان بریده شده و بعضی از اندام‌های داخلی بدن سه تن از آنان برداشته شده بود.

اسکارلت زنی قهرمان، بی‌باک و جسور است که ذهن کنجکاو خود را که از پدر کارآگاهش به ارث برده، برای کشف و رمزگشایی پرونده‌های قتلی که به دستش می‌رسد، استفاده می‌کند. اصولاً داستان‌های معمایی-کارآگاهی همیشه جذاب است و طرفداران بی‌شماری دارد. اما آنچه این سریال را از نمونه‌های مشابه متمایز می‌کند، حضور یک کارآگاه زن در عصر ویکتوریایی است. در آن زمان محال بود زنی بتواند به چنین شغلی دست پیدا کند. کار الایزا اسکارلت برای دنبال‌کردن شغل رؤیایی‌اش و زنده‌نگاه‌داشتن کسب‌وکار پدرش چقدر سخت بوده است. او به‌عنوان زنی تحصیل‌کرده از طبقهٔ بالای اجتماع، می‌خواهد کاملاً برخلاف عُرف و سنت رایج جامعه رفتار کند و می‌داند که موانع بسیاری در مقابل اوست، اما آگاهانه به مقابله با این موانع برمی‌خیزد. الایزا نبوغ دارد و توسط پدرش آموزش دیده است، اما در سکانسی شاهدیم که مردی برای حل پرونده‌ای به دفتر پدرش مراجعه می‌کند و الایزا ناچار می‌شود به دروغ بگوید که پدرش هنوز زنده است. وقتی جای پدر بر سر قرار می‌رود و مشتری ماجرا را می‌فهمد، او را جدی نمی‌گیرد و می‌گوید حاضر نیست با یک زن کار کند. اما الایزا سمج‌تر از این حرف‌هاست. بارها از طرف دوک ملامت می‌شود، حتی چند ساعتی هم به بازداشتگاه می‌افتد، اما دست‌بردار نیست. همین سماجت و باوری که نسبت به خود دارد، به‌همراه نبوغ و تخصصش کمک می‌کند تا در نهایت توسط دوک به‌ رسمیت شناخته شود. الایزا جنایت‌هایی را که همه از حل آن عاجزند و عملاً پیدا‌کردن قاتل در آن‌ها غیرممکن است، حل می‌کند. سماجت و کنجکاوی یک کارآگاه حرفه‌ای را دارد. شامه‌اش تیز است و «نمی‌شود» حالی‌اش نیست. در حالی‌که دوک خودش را در الکل خفه می‌کند، الایزا ساعت‌ها وقت خودش را صرف پرونده‌ها کرده و برای دانستن جزئیات خودش را به هر آب‌وآتشی می‌زند. او کارآگاهی حرفه‌ای است و مهم‌ترین مسئله برایش حل‌کردن پرونده است. هیچ ترسی از قانون‌شکنی ندارد و کارآگاهی تک‌رو و با اعتماد‌به‌نفس بالا است که سعی دارد با کارهای عجیب و غریب خود، قوانین رسمی را به چالش بکشد و نقص‌های آن را به پلیس گوشزد کند، حتی اگر راه و روشش توسط مردان قانون اشتباه به‌نظر برسد. او برای فرار از دست خواستگار سمجی (که اتفاقاً بعداً معلوم می‌شود همجنس‌گراست و به اصرار مادرش به خواستگاری او آمده) می‌خواهد کار کند. کاری که دوست دارد. برای آن تعلیم دیده و در آن تبحر دارد. شخصیت الایزا بسیار دوست‌داشتنی است. طنز ظریفی که در رفتارش دارد و رفتارهای مردانه که با زیبایی زنانه ادغام شده، از او کاراکتری فوق‌العاده جذاب و دوست‌داشتنی می‌سازد که کیت فیلیپس با هنرمندی تمام به آن جان می‌دهد. بازی کیت فیلیپس در کنار بازی خوب استوارت مارتین در نقش ویلیام ولینگتون، کارآگاه الکلی، زنباره و خشن که درون‌گراست و برخلاف احساسات درونی‌اش با الایزا رفتار می‌کند، یک زوج بسیار جذاب سینمایی را برای مخاطب خلق کرده است که لذت تماشای سریال را صد چندان می‌کند.

کوتاه سخن آنکه سریال خانم دوک و اسکارلت فراتر از جذابیت‌های بصری و داستانی، بازی‌های خوب و کاراکترهای دوست‌داشتنی؛ به‌دلیل پرداختن به موضوعی بکر یعنی کارآگاه زن در عصر ویکتوریایی حائز اهمیت است. الایزا اسکارلت می‌تواند نمایندهٔ زنانی باشد که با تمام توانشان سعی کرده‌اند در مقابل جامعهٔ مردسالار بایستند. چنانچه رسیدن به حق رأی و به رسمیت شناختن زنان در عرصه‌های مختلف اجتماعی حاصل دهه‌ها مبارزهٔ زنان گمنامی است که الایزا اسکارلت می‌تواند یکی از آن‌ها باشد.

فصل اول این سریال را می‌توانید از اغلب کتابخانه‌های مترو ونکوور از جمله ونکوور، شهر نورث ونکوور، وست ونکوور، برنابی، کوکئیتلام و کتابخانه‌های منطقهٔ فریزر ولی به رایگان امانت بگیرید. همچنین می‌توانید آن را از طریق سرویس پخش فیلم پرایم شرکت آمازون (با اشتراک کانال PBS Masterpiece که می‌توانید یک ماه رایگان به‌صورت آزمایشی مشترک آن شوید) تماشا کنید.

آرام روانشاد نویسندهٔ این مطلب، روزنامه‌نگار و مدیر کانال سینمایی اوتوپیاست. کانال سینمایی اوتوپیا به معرفی و نقد آثار برتر سینمای جهان می‌پردازد. همچنین در کنار سینما مطالبی در حوزهٔ فلسفه و ادبیات هم با مخاطب به اشتراک می‌گذارد. با پیوستن (Join) به این کانال به یک نشریهٔ سینمایی، هنری آنلاین در سطح بالا دسترسی پیدا خواهید کرد.

https://t.me/Utopiafilm

ارسال دیدگاه